تولید محتوا

تولید محتوا

در این وبلاگ برخی تولیدات دانشجویانم درمرکز بنت الهدی صدر دانشگاه فرهنگیان فردوس را به اشتراک می گذارم
تولید محتوا

تولید محتوا

در این وبلاگ برخی تولیدات دانشجویانم درمرکز بنت الهدی صدر دانشگاه فرهنگیان فردوس را به اشتراک می گذارم

خلاصه فصل 8 مبانی جامعه شناسی

ساخت خانواده:
خانواده مرکب از گروهی از افراد که از طریق خون،ازدواج با فرزند خواندگی که به یگدیگر مربوط و منسوب بوده،وبرای مدتی طولانی و نامشخص باهم زندگی می کنند.
باید توجه داشته باشد که از فرهنگی به فرهنگ دیگر،تنوع بسیاری در ساحت خانواده ملاحظه می شود و این تنوع ممکن است به صورتهای بسیاری در ساحت خانواده ملاحظه می شود و این تنوع ممکن است به صورتهای بسیار گوناگونی در جوامع انسانی وجود داشته باشدت
تک همسری:عبارت است است از ازدواج یک زن با یک مرد و این شایع ترین صورت زناشویی را تشکیل می دهد.
غالب دولتهای یک رشته ممنوعیتهای قانونی را برای فردی که بیش از یک زن داشته باشد اعمال می کنند و همین موضوع در مورد زن نیز صادق است.
چند همسری عبارت است از:ازدواج یک شخص اعم از زن یا مرد با بیش از یک همسر است.
در جوامعی که چند همسری شیوع دارد این امر نمادی از پایگاه اجتماعی فرد محسوب می شود.
چند شوهری نوعی چند همسری است که ازدواج یک زن با بیش از یک مرد را مشخص می کند.
چند شوهری در جوامعی معمول بوده که در آن زندگی بسیار دشوار،زمین نایاب و نگه داشتن زنها با محذورات اقتصادی فراوانی همراه بوده است.
چند زنی:یکی از صورتهای چند همسری است که ازدواج یک مرد با بیش از یک زن را مشخص می کند.
خانواده هسته ای:
عبارت است از واحد خانوادگی بنیانی که شامل شوهر،زن و فرزندان است.این گونه واحدها را گاهی خانواده ی زن و شوهری می نامند.

خانواده گسترده:
بر اساس مناسبات خونی،شمار زیادی از افراد،از جمله والدین،فرزندان،پدربزرگ ها،و مادربزرگ ها،عمه ها،عموها،خاله ها،پسر عموها و عمه و دایی زاده را شامل می شود.به این خانواده گاهی خانوار(هم خون)نیز اطلاق می شود.خانواده گسترده عمده ترین شکل خانواده در اجتماعات روستایی و عشایری است؛یعنی در خانواده هایی که خود کفایی برای ادامه زندگی اهمیّت خاصی دارد و نیازهای مقابل اقتصادی،اجتماعی و احساسی افراد را گروه وسیع خویشاوندی برآورده می سازد.
خانواده پدر مکان:
اقامت گاهی است که زوج جدید با خانواده شوهر در آنجا ساکن می شوند و با هم زندگی می کنند.رسم این است که مسن ترین مرد آن خانواده از اقتدار برخوردار است و مهمترین تصمیمات را او در خانواده می گیرد.به چنین خانواده ای پدر سالار نیز می گویند.
خانواده مادر مکان:
خانواده مادر مکان خانواده ای است که زوج جدید با خانواده جدید(زن)در یک جا زندگی می کنند.
در خانواده ی مادر مکان اقتدار و نظارت وارث به خانواده زن تعلق دارد و نوع خانواده را مادر سالار می گویند.
خویشاوندی:
به شبکه نسبتاًوسیعی از روابط بین افراد گفته می شود که از طریق نسبتی با سببی و از طریق فرزندپذیری به یکدیگر مرتبط اند.
تأثیر صنعتی شدن و شهرنشینی بر خانواده:
عمده ترین پیامد و نتیجه ی حرکت از خانواده ی سنتی روستایی به سمت خانواده شهری و صنعتی جدید،تحول از نظام خویشاوندی گسترده به خانواده هسته ای غالب بوده است.

با تغییر کار کردن خانواده از حالت یک واحد تولیدی و مصرفی به یک واحد مصرفی صرف،دیگر نیازی به استفاده از تعداد بسیار فرزندان و اعضای دیگر خانواده ی وسیع وجود نداشت به استفاده از تعداد بسیار فرزندان و اعضای دیگر خانواده ی وسیع وجود نداست که در کنار کار خانوادگی،به طور دسته جمعی شرکت جویند.
آثار صنعتی شدن بر خانواده:
پیوندهای خانواده های گسترده به دلیل سه گونه زیر پیش از پیش سست و ضعیف شده است؛نخستین آنکه در جامعه شهری باید از لحاظ جغرافی پیوسته جابه جا شود.دوم آنکه گروهای رسمی برای حل مسائل و مشکلات مردم جای گروه های خویشاوندی و سنتی رامی گیرند.سوم آنکه افراد فرصت پیدا کرده اند که با کار و تلاش،پایگاه مطلوب و دلخواه خود را در جامعه به دست آورند.بدین معنی که از این پس افراد برای کسب منزلت اجتماعی،فقط وابسته به خانواده خود نبوده،از طریق تحصیلات و محیطهای اجتماعی،منزلت اجتماعی دلخواه را کسب می کنند.
انتخاب همسر:
در بسیاری از جوامع،انتخاب همسر تحت مقررات و نظارت قواعد درون همسر گزینی و برون همسر گزینی قرار دارد.قاعده درون همسری حکم می کند که فرد ازدواج کننده در داخل گروه معینی که به آن تعلق دارد ازدواج کند و قاعده برون همسری،ازدواج را در بیرون از دایره گروه خاصی که فرد بدان تعلق دارد تجویز می کند.همسرگزینی با دو روش مختلف انجام می گیرد.روش اول که در آن انتخاب معمولاً بر اساس عشق و علاقه استوار است،انتخاب آزادانه دوطرف اهمّیت دارد.در روش دوم،انتخاب در اختیار خانواده هاست و والدین در مورد همسرگزینی فرزندانشان تصمیم می گیرند.
کارکردهای خانواده:
1-نظم بخشیدن به رفتارهای جنسی و تولید مثل:انسان در عین حال که یک موجود

اجتماعی است،یک موجود زیستی نز هست و بدین لحاظ دارای علایق جنسی و تمایلات است که باید ارضاءشود.جامعه در نظم بخشین به مسائل جنسی مسئولیت دارد.شیوه های دخالت در چامعه در مسئله روابط جنسی،از ممنوعیتهای قاطع و مجازات خلافکاران-جز در مورد همسر-آغاز می شود و تا تشویق به روابط قبل از ازدواج یا روابط غیر معمول جنسی-در بعضی جوامع-را در بر می گیرد.تابلوی ممنوعیت(ازدواج با محارم)به طور اخص روابط جنسی را بین برادران و خواهران،والدین و فرزندان و نوه ها و ازدواج با فرزندان خواهر و برادر و...را از هر دو جنس،شدیداً ممنوع می کند.این تابلوی ممنوعیت ازدواج با محارم،تقریباًحالت جهان شمول و فرهنگی دارد.
2-مراقبت و نگهداری از کودکان،معلولان،سالمندان
3-اجتماعی کردن کودکان:خانواده پس از تولد فرزندان برای یک مدت نسبتاً قابل توجه،تنها گروهی است که کودکان با آن تماس مستمر دارند.به همین دلیل خانواده در شکل گیری وجهه نظرها،ارزشها و باورداشتهای کودک نقش اصلی را برعهده دارد و بر نوعی روابط ای که فرد با عوامل و نهادهای اجتماعی دیگر دارد تاثیر می گذارد.
4-تثبیت جایگاه اجتماعی و تعیین پایگاه ها:سه نوع از نخستین قواعد تبار موجود در جوامع عبارت است از پدر تباری(که در آن،کودک در خط خانواده پدری پیوند خویشاوندی خود را حفظ می کند)مادر تباری(کودک با گروه خویشان مادری پیوند خود را حفظ می کند)و دو تباره(که کودک هم با گروه نسبی پدر و هم گروه نسبی مادر،پیوند خود را حفظ می کند)
5-فراهم کردن امنیت اقتصادی
در جوامع صنعتی،خانواده کارکردهای خود را از دست می دهد:
در جامعه شهری و صنعتی،خانواده بسیاری از کارکردهای خود را به دیگر نهادهای اجتماعی واگذار کرده است.در این جوامع،به دلیل تخصصی شدن تقسیم

کار،هر شخص ملزم به انجام یک وظیفه اقتصادی معین است.در نتیجه،کارکرد اجتماعی کردن از وقتی که کودک به سن پنج شش سالگی می رسد،از خانواده گرفته می شود و به مدرسه واگذار می گردد.همچنین بسیاری از کارکردهای اقتصادی از واحد خانواده به جاهای دیگر منتقل شده است.
نقش حمایتی خانواده را نیز دولت ومذهب و آوزش و پرورش،از طریق نهادهای ترتیبی،به عهده گرفته است.به خصوص آموزش های مذهبی که در گذشته عمدتاًدر دست خانواده بود و اکنون بر عهده نهادهای رسمی مذهبی گذاشته شده است.
طلاق:
تغییر وتحولات ناشی از توسعه ی صنعت و شهرنشینی،میزان طلاق را در کشورهای جهان سوم-از جمله ایران-افزایش داده است.تزلزل ارزشها،زندگی شهرنشینی و تحرک جغرافیایی،تاثیر انکارناپذیری بر خانواده داشته است،کارکردهایی را که خانواده،درگذشته داشته کاهش داده است.در مقایسه با یک جامعه کشاورزی،انحلال خانواده در محیط شهری وصنعتی،بسیار آسان تر و راحت تر صورت می گیرد.به علاوه طلاق در یک جامعه شهری و صنعتی قبح کمتری دارد.طلاق یک راه حل اجتماعی پذیرفته شده برای ازدواج هایی است که با موفقیت همراه نیست.
دلایل طلاق:
شاید عمده ترین دلیل طلاق،توقعات بسیاری از هریک از طرفین ازدواج از دیگری قبلاًداشته یا دارد.این انتظارات،پایگاه های اجتماعی آینده آنان،رابطه جنسی،شهرت،سلامت جسمانی،امنیت شغلی و نقش خاص هریک در مقابل دیگر را شامل می شود.


دگرگونی در ساخت خانواده:
تغییرات ساختی در خانواده های عصرجدید،حاصل کوچک شدن حجم خانوار،دگرگونی در وجهه نظرها و برداشت ها از مسئله طلاق و دگرگونی ها یی است  که در نقش مرد وزن به وجود آمده است.کاهش حجم خانواده،خود تحت تأثیر چند عامل بوده است یکی از این عوامل تغییر در نقش فرزندان است که با حرکت از جامعه اساساً کشاورزی محدود،به جامعه وسیع شهری و صنعتی همراه بوده است.عامل دومی که در کاهش حجم خانواده موثر بوده است،بالا رفتن مستمر سطح آموزش و پرورش بوده است.زوجی که از سطح بالای تحصیلات برخوردارند،به کاهش تعداد فرزندان گرایش دارند.سرانجام،سومین عامل،توزیع وسایل جلوگیری از بارداری و مشاوره ی خانوادگی است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد